به نام خدا
اوایل صبح؛غزل خودش را درنظام پزشکی پیدا ولینک را برایم فرستاد ومنهم رفتم به روزرسانی شده بود وجالب اینکه غزل دیگری هم بود واوهم؛هم رشته او-فرجی هم چت کرد واحوال پرسم بود؛تشکرکردم-احوال پرس عباس فراهانی بودم که باز قدری دلواپس ونگران ویادِ پسر جوانش بود ودلتنگ؛ توصیه کردم سری به من بزند وگپی بزنیم واحوال پرس باشم؛قرارشد بعدا سری بزند-حسن باز اطلاع داد که شخص دیگری از بستگانش فوت کرده وبا مادرش برای مراسم رفته اند؛برایش صبوری وآرامش آرزو دارم-با یکی از دوستان درخصوص مدارکی که برای سیم کارت؛وکیل از پرونده گرفته صحبت کردیم وقطعی مشخص است که جعل صورت گرفته وامیدوارم در وقت رسیدگی دادگاه محترم توجه بایسته بفرمایند-یکی از دوستان از این دستگاههای ضدعفونی وشارژ موبایل داشت توصیه کردم برای یکی ازدوستان بفرستد-ملیکا با نگرانی درمورد مادرش پیام داد واز رفتارهای شریک قبلی اش با او گِله کرد؛وانتظارداشت من دخالتی کنم وتوجهی؛من نمیدانم حقیقتا چه کمکی از من بر میآید؟اما آنچه لازم بوده راهنمایی کرده ام ومنبعد هم میکنم-دکتر حسین خواب مسعودرا دیده وتعریف کرد وهمچنین میگفت هنرکرده و بعض کارهای خورده ریز مثل تغییر شماره همراه در سامانههایی را که نیازاست ثبت کرده!!!-عصری مواجه با افزایش ارز وسکه بهارآزادی شدم وخبرهایی متواتر برای من میآمد؛واقعا نمیدانم چه باید کرد وچه میخواهد بشود؟-شماره ارتباط مجازی ام را تغییر دادم شاید تنوع خوبی باشد؛جالب هم بود-ایران کارت هدیهای برای یکی از عزیزان که بصورت شناسنامهای تولدش هست فرستاده؛جالب بود؛برایشان فرستادیم؛ایده زیبایی است-از کارها وپیگیریهای وکیل عزیز درخصوص کارهای فشرده ونتایج ارزشمندشان نیز که به من اطلاع دادند متشکرم وخدا قوت عرض میکنم.-با ساجدی هم تلفنی صحبت کردم واحوال پرس بودم؛بیشتر نگران همسرش بود.-بخشی از اقساطم را دادم واحساس سبکی کردم؛اقساط هم داستانی است واقعاوحساب وکتاب.
بازدید : 489
پنجشنبه 26 شهريور 1399 زمان : 10:36